تسبیح دیجیتال

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

خيلي دوستتان دارم

لحظه ي گمشده

مرداب اتاقم کدر شده بود

ومن زمزمه ي خون را در رگهايم ميشنيدم

زندگي ام در تاريکي ژرفي مي گذشت

اين تاريکي طرح وجودم راروشن مي کرد

در باز شد

واو با فانوس به درون وزيد

زيبايي رها شده اي بود

ومن ديده به راهش بودم

روياي بي شکل زندگي ام بود

عطري در چشمم زمزمه کرد

رگهايم از تپش افتاد

همه رشته هايي که مرا بمن نشان ميداد

در شعله ي فانوسش سوخت

سيد علي حسيني تبار

پاسخ

حسيني عزيز دل به دل راه دارد