نظرات ياداشت سري به نوشته هاي پيشين بزنيد - همه چيز در مورد ادبيّات دوره ي اوّل متوسّطه ـ راهنمايي

+ محمد علي رياحي

يوسف وپوتي فار

اي خانه خرابت بشوم

اي مست وروانت بشوم

اي جانم فدايت بشود

اي جانم به قربانت شود

پس حالا چراحالا كه ما افتاده ايم

پس الان چراالان كه ماسوخته ايم

ما ازتواطاعت بكنيم

تا شب خواب ورويا بكنيم

ماتا عمر خود گذاشتيم

ماتا جان خودگذاشتيم

تاتوشوي راضي

من نشوم بازيچه ي دستت اي از خودراضي

من آمده ام تابرهي

از وسوسه يابليس ظالم برهي

تاكي كه بخواهي بكني لجبازي

تامن بشوم بازيچه ي دستت ازخودراضي

تو آمده اي آمده اي مست وروان

من بادل پرجوش وچراو پردوان

تاكي بتوانم بكنم كاروتلاش

تااز من باشي راضي وبدون تلاش

پاسخ

اين که دوست داريد شعر بگوييد قدم اصلي را برداشته ايد ليکن آشنايي با آهنگ و قافيه ضروري است.