1.واج:کوچک ترین واحد سخن است که تنها صوت دارد امّا معنا ندارد و در عین حال سبب تمایز معنایی می شود.به زبان دیگر صداهایی که سبب تمایز معنای دو واژه می گردند،واج نامیده می شوند.
مثال:جفت واژه های«سَر،سیر،سیر،سور،سار»تنها در یک واج با هم اختلاف دارند و به دلیل همان یک اختلاف،بین آن ها تمایز معنایی ایجاد شده است.
واج صورت ملفوظ(شکل تلفّظی)حروف است.
مثلاً:«ص،ث،س»که تلفّظ یکسان دارند(به عنوان مثال در کلمات:صور،ثور،سور)یک واج محسوب می شوند.
2.تکواژ:دومین واحد زبان است و از یک یا چند واج ساخته می شود.
(یک واج مانند: کسره ی اضافه،یای نکره.)
قاموسی(آزاد):کاربرد و معنای مستقل دارد:کتاب،پلنگ،گنجشک
دستوری(وابسته): کاربرد و معنای مستقل ندارد،این تکواژها به دو دسته تقسیم می شوند:
تکواژ وابسته ی اشتقاقی و تکواژ وابسته ی تصریفی(تکواژصرفی)
تکواژهای وابسته یا دستوری
معنای مستقل ندارند بلکه با اضافه شدن به کلمه ای،یا معنای جدید(کلمه ی جدید)می سازند که به آن تکواژ وابسته ی اشتقاقی می گوییم و یا باعث صرف واژه ی اصلی می شود؛در این صورت آن را تکواژ وابسته ی تصریفی می نامیم.
تکواژهای وابسته ی تصریفی عبارت اند از:
1)ها،ان(سنگ ها ـ مردان)
2)تر،ترین(بزرگ تر،بزرگ ترین)
3)یای نکره و وحدت
4)« بـِ »در مضارع التزامی و امر(بروم،بزن)
5)می (می روم،می رفتم)
6)تکواژهای ماضی ساز:ـ ید(رسید) د(پرورد) اد(افتاد)ت(شکافت) ست(توانست)
7)شناسه ها
8)آن(نشانه ی فعل سببی مثل خورانید)
9)آ(نشانه ی فعل دعایی:بادا)
10)« نـَ »(نشانه ی نفی:نرو)
تکواژ وابسته ی اشتقاقی(تکواژهای معناساز):
مثال:«چه»که با اضافه شدن به تکواژ«باغ»کلمه ای جدید یا بامعنـایی جدید می سازد:باغچه که از نظر معنایی با«باغ»متفاوت است.
برخی از تکواژها خود به تنهایی یک واژه اند:قلم،دفتر
3.واژه:سوّمین واحد زبان که از یک یا ترکیب چند تکواژ ساخته میشوند.مانند:گل،درخت،سبزه،درستکاری،سبزیکاری.
4.گروه:واحدی از زبان که از یک کلمه (واژه)یا بیشتر ساخته شود و در ساختمان جمله به کار رود.
اجزای تشکیل دهنده ی جمله«گروه»است؛یعنی جمله از یک یا چند گروه ساخته می شود.
5.جمله: (جمله ی ساده)
به واحدی از زبان گفته می شود که از یک یا چند گروه ساخته شده باشد و به دو قسمت نهاد و گزاره بخش پذیر باشد. جمله در ساختمان واحد بزرگ تر زبان یعنی جمله ی مستقل به کار می رود.
6.جمله ی مستقل:بزرگ ترین واحد سخن است که از یک یا چند جمله ی ساده درست می شود و خود جزئی از یک واحد بزرگ تر نیست.
تفاوت جمله و جمله ی مستقل
جمله جزئی از یک واحد بزرگ تر است امّا جمله ی مستقل چنین نیست.
جمله ی مستقل دو نوع است:
ساده:سخنی است که دارای دو بخش نهاد و گزاره است:(یک فعل دارد) ـ علی آمد.
مرکّب:آن است که لااقل یک جمله ی وابسته داشته باشد.مثال:کسانی به نتیجه رسیده اند که تلاش کرده اند.
منظور از جمله همیشه جمله ی ساده است.
هر گاه جمله جزئی از جمله ی مستقل مرکّب باشد آن را جمله ی ساده و اگر به تنهایی به کار رود آن را جمله ی مستقل ساده می گوییم.
پیش از این اسم را از لحاظ ساختمانی ساده یا مرکّب می دانستیم.امّا در دستور ساختاری اسم را به ساده و غیر ساده تقسیم می کنیم.
ساده:اسمی است که تنها از یک جزء(تکواژ)تشکیل شده باشد.
مانند:کتاب،قلم (تکواژ را در صفحات اوّل آموختیم.)
غیرساده به سه بخش تقسیم می شود:
1.مرکّب
2.مشتق
3.مشتق ـ مرکّب
مرکّب:واژه ای است که از دو یا چند تک واژ آزاد ترکیب می یابد.
مثل:کتاب خانه،سفیدرود،چهل چراغ.
پاره ای از وندهایی که اسم مشتق می سازند،عبارت انداز:
زار(گلزار)،گاه(کارگاه)،دان(گلدان)، ـَـ ک (پیچک)، ـِـ (ـه/ه)(گردنه)، ـِـ ش(گردش)،ار(خریدار)،بان(باغبان)،چه(باغچه).
مشتق ـ مرکّب:واژه ای است که ویژگی مرکّب و مشتق را با هم داشته باشد.یعنی حدّاقل دارای دو تکواژ آزاد و یک تکواژ وابسته ی اشتقاقی باشد.
مانند:
دانش نامه(دان+ش+نامه)،کشت و کشتار،سراسر،دانشجویی(دانشجو بودن)
فراست عسکری زمستان 83